📝 علی باقری کنی (معاون سیاسی وزیر خارجه و مذاکره کننده هستهای) نوشته: «بعضی بازیگران به جای دیپلماسی واقعی به عادت مقصرنمایی خود پافشاری میکنند. ما سریعا پیشنهادهایمان را ارائه کردیم و به نحوی سازنده و منعطف تلاش کردیم تا اختلافات کم شود. دیپلماسی، خیابانی 2طرفه است. اگر ارادهای برای جبران خطای مقصر باشد، راه برای توافق خوب سریع هموار میشود.»
**
🔹 ملاحظات:
خطای بزرگ جناب باقری کنی و همه کسانی که مثل ایشان از «این اول آمریکا بود که از برجام خارج شد» و «دیپلماسی خیابان 2طرفه است» میگویند این است که شرایط، توانایی و قابلیتهای ایران را با طرف مقابل "مساوی"میدانند. در خیابان دیپلماسی، "عدالت"ی نیست و امثال ایشان نهایتا سوار "خر"ی هستند که آرزو میکنند طرف مقابل "شاخ" آنها را جدی بگیرد!
متاسفانه دیپلماسی ایشان فاقد پشتیبانی افکار عمومی ملی و جهانی است و یا دستکم نشانهای از این پشتیبانی در دست نیست. در انتخابات قدری آزادتر سال 96، اکثریت مردم ایران رویکرد و مطلوب خود را نشان داده بودند. تجربه کرهشمالی و شوق مکرراً ابراز شده برای نابودی یک موجودیت سیاسی رسمی به نام اسرائیل (فارغ از بحث حق و ناحق)، جهان را به راحتی علیه ایران و آن دیپلماسی که جناب باقریکنی نماینده آنست، متحد کرده. شرایط اقتصادی و تجاری کشور هم سیاهترین روزگار خود را سپری میکند؛ 6 سال تورم بالای سی درصد در دهه 90 (طی سالهای 91، 92، 97، 98، 99 و 1400) کمر قشر وسیعی از مردم را شکسته، حتی فلفل دلمهای ایران را هم روسیه نمیخرد و مغولستان بابت پولی که باید به ایران پرداخت کند، گفته که پشم میدهد! سابقه ناموفق در مدیریت بنزین (در مقابل چشمان جهانیان) نیز تردید در باور توانمندی در مدیریت هستهای را به طور واضحی زیر سوال برده است.
حالا آیا شرایط "مساوی" است؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر