اشاره:
کتاب «هفت آوا» را معرفی کردهام. این متن در شماره 47 (آذر 96) مجله اندیشهپویا
چاپ شده است.
📚 هفت آوا
| امیرحسن سعیدی | انتشارات معین | چاپ اول: 1396 | 260 صفحه | 15000 تومان
از پاییز
سال 1370 تا دو سال بعد از آن، فصلنامه «آوا» در آلمان منتشر میشد. امیرحسن سعیدی
که خود ایده این فصلنامه را مطرح و 7 شماره از آن را، به عنوان دبیر شورای نویسندگان،
منتشر کرده بود، حالا مقالات و گزارشهای خود را در این فصلنامه، گرد آورده و به
بازار نشر عرضه کرده است. «آوا» حول موسیقی و تاریح آن بوده و آنطور که در «پیش
درآمد» این کتاب آمده، متهم به «شجریاننامه» بودن است؛ اتهامی که سعیدی در سومین
شماره «آوا» آن را در «سرسخن» باطل دانسته بود.
نام
کتاب - هفت آوا - اشارتی است به انتشار تنها هفت شماره از این فصلنامه. سعیدی توضیح
میدهد که بعد از آن (پاییز 1372)، پروانه انتشار فصلنامه در ایران اخذ میشود
«اما مسائل اقتصادی و مالی و مشکلات برنامهریزی نگذاشت این کار صورت بگیرد» (صفحه
10).
سعیدی
برای طلیعه کتاب، گزارش تحقیقی خود را که از قضا در واپسین شماره «آوا» چاپ شده،
برگزیده است؛ «خاندان هنر» که به معرفی آقا علیاکبر فراهانی و فرزندان هنرمند او
پرداخته است. این که چطور آقا علیاکبر
فراهانی بسیاری از مناجات و رازونیازهای شبانهاش را به جای اینکه بخواند، با زبان
ساز بیان میکرده تا جایی که شنوندگان نیز متوجه میشدند که او مشغول نواختن چه
دعایی و یا چه شعری است (صفحه 16).
««یاپیر
جان» صد و بیست ساله شد» (درباره زندگی هنری درویشخان)، عارف قزوینی، استاد
عبدالله دوامی، 40 سال پس از خاموشی «مرغ سحر» (به یاد ملکالشعرای بهار)،
«ابوالحسنخان صبا؛ مردی که به تنهایی یک ارکستر بود»، تاج اصفهانی، ترانههای محیط
(به مناسبت درگذشت استاد محمد محیط طباطبایی) و در نهایت «روایتهای تلخ و شیرین
از کنسرت شجریان و گروه «آوا»» (طی سال 70 در آلمان، اتریش و انگلستان)، بخشهای دیگر
کتاب را تشکیل دادهاند.
در
کنار این همه، روایتی یگانه به قلم استاد محمدرضا شجریان در وصف روزگار مراوده و
شاگردیِ استاد دوامی نیز چاپ شده است. شجریان یادداشت خود را با اشاره به همراهی
خود با استاد فرامرز پایور در اولین دیدار با استاد دوامی آغاز کرده؛ «پاییز 1351
بود که روزی همراه استاد فرامرز پایور برای اولین بار به منزل استاد دوامی در
جماران رفتم. خانهی دو اتاقه کوچک، بسیار محقر اما تمیز. عبدالله خان در آن هنگام
81 ساله، جثهای نحیف و اندامی کوچک داشت و ما را به گرمی پذیرفت ... پایور مرا به
استاد معرفی کرد ... گفت: شجریان میخواهد بیاید و نزد شما ردیفها را کار کند.
استاد جواب داد: خیلی خوب، بیاید، یک دفتر هم بیاورد و شعرها را بنویسد ولی ضبط
صوت نیاورد.»(صفحه 103)
برای
بهرهبردن از همه گزارش و مقالات، داشتن دانش موسیقیایی ضروری است اما روایت روان
و تاریخی آن برای کسانی که فارغ از ظرایف هنر موسیقی، در کنج تاریخ معاصر ایران،
رد و اثری از موسیقی اصیل ایرانی میجویند، مفید خواهد بود. با این همه کیفیت
نامناسب چاپ عکسها و در برخی صفحات، سستی در ویرایش نسخه حروفچینی شده، باید که
در چاپهای بعدی، مورد اصلاح و دقت نظر بیشتری قرار بگیرد.
امیرحسن
سعیدی، متولد زنجان، تحصیلات خود را در رشته روزنامهنگاری و علوم ارتباطات، در ایران،
آمریکا و آلمان ادامه داده و اکنون مقیم آلمان است.
📝 مجله اندیشه
پویا | محمد معینی | شماره 47 (آذر 96) | صفحه 111
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر