من در پنجاه و دو سه سال اخیر (زمان گفتوگو: 1392) سه بار
امیدوار شدم به این که تغییر یا پیشرفت گام به گام بلندمدتی ممکن است در کشور
اتفاق بیفتد. اول در زمان دکتر علی امینی که فردی وفادار به پادشاهی مشروطه بود
ولی در عین حال میخواست اصلاحاتی را در ابعاد مختلف انجام دهد که از جمله نتیجهاش
کاسته شدن از قدرت دیکتورمآبانهی شاه و قانونمندشدن بیشتر ارکان جامعه بود. بار
دوم در دوران بازرگان بود. بازرگان فردی اهل اعتدال بود. اصطلاح گام به گام را او
زیاد به کار میبرد. بار سوم هم در دوران خاتمی که باز امکانی پیش آمد که جامعه
پیشرفت کند، مدارا گسترش پیدا کند، دیالوگ به وجود بیاید و امکان سازش باشد. نتیجه
هر سه را به هر حال دیدهایم. (ص 57)
**
(پس از مقطعی) شاه دیگر نه تنها رسما می گفت دموکراسی برای
ایران خوب نیست بلکه اساسا مدعی بود که دموکراسی روش بد و زیانبخشی است! (...) وقتی
فلیپ شورت، خبرنگار بی.بی.سی، با او مصاحبهای کرد، شاه به او گفت: «دموکراسی چیز
بدی است حتی برای غرب.» او با کمال زرنگی روزنامهنگارانه، گردنش را کج کرد و
پرسید: «حالا که ما دموکراسی داریم سرنوشتمان چه خواهد شد؟!» و شاه بلافاصله
برگشت و با لحن تلخی به او گفت: «بازگشت به غار!». (ص 65)
.
همایون کاتوزیان | در جستوجوی جامعه بلندمدت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر