۱۳۹۱ تیر ۲۹, پنجشنبه

تکلیف دوران «بعد از فروپاشی»



اگر به خاطر داشته باشید در چهارپاره دو هفته قبل (شماره 79) بخش کوتاهی از مقاله دکتر حسین بشیریه با عنوان «زمینه های سیاسی و اجتماعی فروپاشی رژیم های غیردمکراتیک و گذار آنها به دمکراسی» ارائه و قرار شد بخش جمع بندی آن در پست مستقلی منتشر شود.
.
(توصیه می کنم قبل از ادامه، یادداشت مورد اشاره را اینجا(+) مرور کنید)
.
دکتر بشیریه در جمع بندی نظری مقاله خود می نویسد که «همه فروپاشی ها لزوما به گذار به دمکراسی نمی انجامد بلکه برخی فروپاشی ها با ویژگی های خاصی ممکن است، رژیم دمکراتیک به دنبال خود بیاورند. آنچه بر طبق این استدلال در گذار به دمکراسی پس از فروپاشی رژیم های غیردمکراتیک موثر است نه چهار ویژگی نظام سیاسی یا بحران های چهارگانه رژیم های غیردمکراتیک (بحران مشروعیت، بحران کارایی، بحران سلطه و بحران در همبستگی طبقه حاکمه)، بلکه چهار ویژگی جنبش اجتماعی (یعنی نوع نارضایتی ها، نوع سازماندهی، نوع ایدئولوژی و نوع رهبری) است.»
.
او سپس دو فرمول زیر را ارائه می کند:
.
فرمول نخست؛ که منجر به گذار "غیردمکراتیک" بعد از فروپاشی می شود:
.
نارضایتی های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی
+
جامعه توده ای، ضعف تشکیلات جامعه مدنی، بسیج پذیری توده ای
+
ایدئولوژی غیردمکراتیک، یا توتالیتر، محافظه کارانه، شبه دمکراتیک، سنت گرا، پدرسالارانه
+
رهبران و نخبگان اقتدارطلب، تمامیت خواه، مخالف سازش و ائتلاف، توده گرا، ایدئولوژیک
.
*
فرمول دوم؛ که منجر به گذار "دمکراتیک" بعد از فروپاشی می شود:
.
نارضایتی های سیاسی، مشارکت خواهی، ضدیت با خودکامگی، رقابت جویی، مطالبه حکومت قانونی، مخالفت با توتالیتاریسم، مطالبه حکومت قانونی و جامعه باز و حقوق مدنی و سیاسی
+
سازمان ها و تشکلات جامعه مدنی، قوت علائق گروهی، صنفی، حزبی، تکوین خطوط فکری متمایز، تکوین عرصه عمومی
+
ایدئولوژی دمکراتیک با برجستگی آن نسبت به ایدئولوژی های دیگر
+
رهبران و نخبگان مصالحه گرا، اهل سازش و ائتلاف، هوادار تحزب، دارای پایگاه اجتماعی مدرن (به ویژه در بین طبقه متوسط جدید)
.
.
همان طور که در این دو فرمول آمده، به طور قابل ملاحظه ای این ویژگی های جنبش اجتماعی معترض است که تکلیف دوران «بعد از فروپاشی» را معین می کند نه ویژگی های رژیم مورد اعتراض.

۱ نظر:

  1. عجب مطلب ناب و بینظیری. ممنون. چیز جدیدی یاد گرفتم.
    سالهاست دنبال کتاب "گذار به دموکراسی" دکتر بشیریه هیتم و نیافتمش. کاش میشد اسکنش کنی و برای دانلود در وبلاگت قرارش دهی.
    دو وضعیت ذهنی اشاره شده اولی و سومی وجود دارد اما دو وضعیت دومی و چهارمی عینی موجود نیست. سازمانها و رهبران موجود همه غیردموکراتیکند.به ظاهر حرف از دموکراسی میزندد اما بویی از ان نبرده اند. تنها تجربه مدنی جمعی دموکراتیک ما جنبش سبز بود که همه را دربرمیگرفت. تجربه ای که مدیریتش عرضی بود و نه طولی.
    بحث فراوانی این پستت می طلبد.

    پاسخحذف