.
میانه دهه شصت (قدری کمتر از ۴۰ سال قبل) سرودی در صدا و سیما پخش شد که به خاطر صدای خاص و غیرتکراری و سبک اجرا، خیلی از آن استقبال شد. اسم سرود «آب زنید راه را» بود که به اقتضای زمانه، سیاسی هم "کرده شده بود"! هر دو شعر سرود (که توسط دو خواننده اجرا میشد) از مولانا بود. یادم هست دبیر فارسی دوره راهنماییمان (آقا سید محمدرضا (افضل) احمدی - حفظهالله) یک روز سر کلاس گفت من شعر سرود را اگر بخواهید برایتان میگویم تا بنویسید. و ما توی دفتر فارسیمان نوشتیم. همین الان هم برخی کلمات سرود سختفهم است برای من. دیروز یکی از دوستان ویدئوی اجرای این سرود را به اشتراک گذاشته بود. بعد از سالها دوباره یادم آمده بود آن حس خوب روزهای دور. از دیروز دهها بار گوش کردهام. خواننده اصلی (محمود علیقلی) چقدر مسلط و خونسرد و خوب آن اجرای سنگین را به سرانجام میرساند. و تازه امروز فهمیدم او همان مجری خوشصدا و آرام دهه هفتاد تلویزیون است که میانه آذر سال ۸۳ در پنجاه سالگی از دنیا رفت.
خواننده دوم، مهرداد کاظمی است.
آب زنید راه را هین که نگار میرسد / مژده دهید باغ را بوی بهار میرسد
راه دهید یار را آن مه ده چهار را / کز رخ نوربخش او نور نثار میرسد
چاک شدست آسمان غلغلهایست در جهان / عنبر و مشک میدمد سنجق یار میرسد
رونق باغ میرسد چشم و چراغ میرسد / غم به کناره میرود مه به کنار میرسد
تیر روانه میرود سوی نشانه میرود / ما چه نشستهایم پس شه ز شکار میرسد
باغ سلام میکند سرو قیام میکند / سبزه پیاده میرود غنچه سوار میرسد
**
ای خدا این وصل را هجران مکن / سرخوشان عشق را نالان مکن
نیست در عالم ز هجران تلختر / هرچه خواهی کن ولیکن آن مکن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر