سلامْ آغاز
فروغ ِ عزیز در شعر «از دوست داشتن»، یک قاعده
فوقالعاده پیش رو میگذارد: «آری آغازْ دوست داشتن است / گرچه پایان راه ناپیداست
/ من به پایان دگر نیندیشم / که همین دوست داشتن زیباست».
این تزریق ِ یک امید خلسهزاست، اصلا پیوند
امید به روحی است که خستگی در کمین اوست، تشویق به راندن ترس، یک بیاعتنایی زیبا به
هر پایان حتی ناپیدا، و زیبایی را در همان آغاز دیدن و رها نکردن؛ آغاز ِ آراسته به
دوست داشتن.
دل آرام! گفتهاند و خواندهایم که یاد خدا
به قلبها اطمینان میدهد، راز این ماجرا هم، گو همین است؛ تو دوست میداری و با اطمینان پایان
را میسپاری به همین آغاز؛ به آغاز ِ دوست داشتن. کافیست بازوانت را با لذت، دور یاد
ِ حضور دوست حلقه کنی؛ گیریم «دوست، دل ِ شکسته میدارد دوست» ... و من دوست میدارمت.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر