امروز "راز سر به مُهر" پنج ساله می شود! هفت دی ماه سال هشتاد و دو، علیرضا بازرگانِ عزیز برای اولین بار مرا با وبلاگ و وبلاگ نویسی آشنا کرد و اولین وبلاگم را در پرشین بلاگ استارت زد! تا مهر ماه هشتاد و چهار، برای بیست و دو ماه، در پرشین بلاگ بودم و از آن بعد اینجا؛ در بلاگر. حالا از آن شب تولد، پنج سال می گذرد؛ پنج سال غریب و عجیب! از خودم و دلتنگی هایم نوشته ام تا سیاست و اجتماع و روزنامه نگاری و همه چیز! از ماهی ششصد بازدید از وبلاگم، تا به روزی سیصد بازدید در همین ده روز اخیر که مرخصی بودم و نمی توانستم درست و حسابی سر مطلب نوشتن وقت بگذارم و مرتب باشم. اواخر خرداد ماه امسال که اخبار دانشگاه زنجان را پوشش دادم، بازدید از وبلاگم در یک روز حتی به مرز ده هزار رسید. روزنامه جام جم، روزنامه اعتماد ملی، واحد مرکزی خبر، تابناک، رادیو زمانه، روز آن لاین، رادیو فردا و ده ها وبلاگ معتبر و عزیز با ذکر ماخذ؛ اکثرا، یا بی ذکر آن، به مناسبت و موضوع های متنوع از مطالب وبلاگم استفاده کرده یا به آن لینک داده اند اما، به حق، پیدا کردن دوستان خوش فکر و قلم، اهل خوب نوشتن و متواضعانه یاد دادن و اهل به نقد کشیدن های "منصفانه ی بی رحمانه"، خوش طعم ترین میوه درخت "راز سر به مهر" برایم بوده است و جالب آن که بسیاری از این خورشید سیرتان را حتی ندیده ام! لابد کسانی را به ناحق آزرده ام که باید بر من ببخشند، هم برای گذشته و هم برای آینده!، و لابد باید بسیاری را به حکم اخلاقی و انسانی ام خشمگین می کردم و افشا، که نشد یا نتوانستم؛ این جا دیگر باید خودم، خودم را ببخشم به کمک وجدانی که زیر تحدید و تهدید به راحتی کمر راست نمی کند! ... برای یادداشت پنج سالگی چه چیزی می تواند برای من بهتر از این باشد که اعتراف کنم هنوز در ابتدای راهم و مدیون کسانی ام که برای خواندن راز سر به مهر وقت می گذارند و مرا بی نیاز از نقد نمی دانند. /ا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر