مجلس:
محل نشستن. با حضور نمایندگان مردم محلی است برای تصمیمگیری و قانونگذاری. قرار
بود در راس امور باشد. یکجایی از امور.
قوه
قضاییه: یکی از سه قوه کشور. تمامی افعالش حکمت دارد. جیز (JEEZ).
وابسته:
متضاد «واباز»، نوعی حاتمیکیا، ابراهیم سینمای ایران، بعد از گرفتن سیمرغ به آن
اقرار میشود.
دکور:
نما، ظاهر، تغییر آن از محل جیب مردم از اولین نشانههای مدیریت کارآمد است.
اختلاس:
ربودن. مخالسه. زود ربودن. خلاصه کردن حسابوکتابها. نشانه اعتماد به نفس. انجام
آن باعث تغییر محل اعمال مدیریت میشود و
در صورت غیرخودی بودن، منجر به دراز کردن.
دروغ:
گفتاری که حقیقت نداشته باشد؛ سخن ناراست. «دروغگو» دشمن خدا بود. از ارکان مدیریت
کارآمد. با آن شیره میمالند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر